کسی که دانش می آموزد و دانش بسیار اندوخته می سازد، دانش آموز، دانش اندوز، برای مثال ز الفنج دانش دلش گنج بود / جهان دیده و دانش الفنج بود (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۰)
کسی که دانش می آموزد و دانش بسیار اندوخته می سازد، دانش آموز، دانش اندوز، برای مِثال ز الفنج دانش دلش گنج بود / جهان دیده و دانش الفنج بود (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۰)
دانش اندوز. علم اندوز. که علم و فضل ذخیره کند. که دانش بسیار اندوخته سازد. که علم بسیار فراگیرد: ز الفنج دانش دلش گنج بود جهاندیده و دانش الفنج بود. ابوشکور بلخی
دانش اندوز. علم اندوز. که علم و فضل ذخیره کند. که دانش بسیار اندوخته سازد. که علم بسیار فراگیرد: ز الفنج دانش دلش گنج بود جهاندیده و دانش الفنج بود. ابوشکور بلخی